فیلمهای پرفروش گیشه سینما +تصاویر
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۵۵۲۸۵۲
صراط:
«شیرشاه» در نخستین هفته از اکران خود مخاطبان را به سینما کشانده و ۱۸۰میلیون دلار فروش کرده است و رتبه نخست این هفته را به نام خود ثبت کرد. هر هفته گزارشی از پرفروشترینهای فیلمهای اکرانشده در سطح جهان منتشر میشود که از فروش اکران فیلمها و انیمیشنهای بزرگ در سطح جهان خبر میدهد، در این هفته نیز سینمای جهان شاهد اکران فیلمهای جدیدی بود که «شیرشاه» انیمیشن جدید دیزنی که هفتههای گذشته با «علاالدین» موفق ظاهر شده بود، توانست در صدر گیشه بایستد و فیلمهایی همچون «مردعنکبوتی: دور از خانه» و «داستان اسباببازی ۴» را پشت سر بگذارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شیرشاه «Lion king»
محصول جدید کمپانی والت دیزنی است که به کارگردانی جان فاورو براساس انیمیشن کلاسیک کمپانی دیزنی به همین نام ساخته شده است. شیرشاه سومین انیمیشن است که در سال۲۰۱۹ براساس انیمیشنهای کلاسیک این کمپانی ساخته شده که آخرین و موفقترین آنها انیمیشن علاالدین بود. دونالد گلاور، جیمز ارل جونز، ست روگن و بیلی ایکنز صداپیشگان این فیلم هستند.
داستان انیمیشن شیر شاه درباره شاهزاده شیری جوان و شجاع به نام سیمبا است که خودش را مقصر مرگ پدرش میداند و حالا قصد دارد از مسئولیت پادشاهی فرار کند.
شیر شاه از آن جهت که منتقدان معتقد بودند این انیمیشن جز تصاویر زنده چیزی برای ارایه ندارد، مورد توجه آنها قرار نگرفت، اما مخاطبان را به خوبی به سینما کشانده و در هفته اول خود ۱۸۰میلیون دلار فروش کرده است و رتبه نخست این هفته را به نام خود ثبت کرد.
مرد عنکبوتی: دور از خانه «Spiderman: Far from home»
فیلم جدید کمپانی سونی در همکاری با دنیای مارول است که در ژانر ابرقهرمانی ساخته شده و دنبالهای بر فیلم سینمایی «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» محصول ۲۰۱۷ است. این فیلم به کارگردانی جان واتس و نویسندگی کریس مک کنا و اریک سامرز است و بازیگرانی مثل تام هالند، ساموئل ال. جکسون، کوبی اسمالدرز، زندیا، جان فاورو، مریسا تومی و جیک جیلنهال در آن ایفای نقش میکنند.
داستان فیلم مرد عنکبوتی اینطور عنوان شده است که پیتر پارکر بعد از پایان داستان فیلم «پایان بازی» و مرگ تونی استارک، به یک اردوی مدرسهای در اروپا میرود و در این سفر با تیک فیوری (ساموئل جکسون) مواجه میشود که از او میخواهد به میستریو (جیک جیلنهال) بپیوندد.
مرد عنکبوتی که دو هفته متوالی صدرنشین گیشه بود، در این هفته در پی افت فروش هفته گذشته خود، یک پله سقوط کرد و با ۲۱میلیون دلار در جایگاه دوم ایستاد.
داستان اسباببازی «Toy Story٤»
محصول جدید و ماندگار والت دیزنی و شرکت پیکسار است که در بین ایرانیها نیز محبوبیت زیادی دارد. داستان اسباببازی توسط جاش کولی کارگردانی شده و فیلمنامه نیز توسط اندرو استنتون نوشته شده است. این انیمیشن ستارههای صداپیشگی سابق خود ازجمله تام هنکس، تیم آلن، دان ریکلس وکریستین شال را به خدمت گرفته و از صداپیشههای جدید نیز میتوان به کیانو ریوز، جوردن پیل و لوری آلن اشاره کرد.
این انیمیشن دنبالهای بر قسمت گذشته خود است و داستان آن بر اسباببازیهای معروف وودی، باز لایتیر و دوستان آنها پس از آنکه مالک سابق آنها، اندی، آنها را به دختر جوان تحویل میدهد، تمرکز دارد. آنها بعد از برخورد با یک اسباببازی جدید به نام قاشق چنگالی (فورکی) وارد یک سفر ماجراجویی دیگر میشوند.
داستان اسباببازی با افت تعداد سینماهایی که در اختیار داشت، ۱۴میلیونو٦٠٠هزار دلار فروش کرد و با پنج هفته اکران قدیمیترین پروژهای است که در بین پنج فیلم برتر دیده میشود.
خزیدن «crawl»
این فیلم محصول کمپانی پارامونت و به کارگردانی الکساندر آجا است که برخلاف انتظار امتیازات خوبی را از سایتهای مختلف دریافت کرده است. خزیدن، در ژانر هیجانانگیز و ترسناک است و دو بازیگر اصلی آن نیز کایا اسکودلاریو و بری پپر هستند.
«خزیدن» داستان یک دختر و پدر را روایت میکند که خانه آنها به دلیل طوفان شدیدی که رخ میدهد توسط تمساحها احاطه میشود و این دختر به همراه پدرش مجبور هستند از بین تعداد زیادی تمساح فرار کنند. این فیلم نیز با افت ۵۰درصدی به عدد ۶میلیون دلار رسید تا در دومین هفته اکران خود با یک پله سقوط به رتبه چهارم بسنده کند. دیروز
«Yesterday»
فیلم جدید کمپانی ورکینگ تایتل فیلمز است که در ژانر موزیکال کمدی ساخته شده و به کارگردانی دنی بویل و نویسندگی ریچارد کرتیس است. لیلی جیمز، اد شیرن، آنا د آرماس و کیت مک کینون ازجمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند. این فیلم داستان یک موسیقیدان را به تصویر میکشد که پس از یک تصادف با اتوبوس اتفاق عجیبی برای وی میافتد و در زمان دیگر بیدار میشود، زمانی که گروه موسیقی به نام بیتلز وجود نداشته و او تنها کسی است که آن آهنگها را به یاد دارد.
این فیلم تنها با ۲۴درصد کاهش نسبت به هفته گذشته ۵میلیون و۱۰۰هزار دلار فروش داشت تا رتبه خود را برای دومین هفته متوالی در رده پنجم تثبیت کند. فروش کلی این فیلم نیز به مرز ۶۰میلیون دلار نزدیک شده است.
منبع: صراط نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۵۲۸۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتابهایی که اگر فیلم شوند، پرفروش میشوند
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مهناز سعیدحسینی- مریم قربان زاده نویسنده شناخته شدهای در کشور ما است که عموماً او را با کتاب «خاتون» و «قوماندان» که توجه و تقریظ رهبر انقلاب را به دنبال داشت، میشناسند، اما این نویسنده صاحب سبک کتابهای متعدد و قابل توجهی در حوزه ادبیات دفاع مقدس با تمرکز ویژه بر روی نقش بانوان دارد که نه تنها هم قد و قواره خاتون و قوماندان هستند، بلکه حتی میتوان این کتابها و ویژه حوض شربت این نویسنده را یک سر و گردن بلندتر هم دانست. با این بانوی نویسنده گپ و گفتی درباره ادبیات دفاع مقدس و نقش زنان در این ادبیات داشتیم که با هم در ادامه میخوانیم:
خانم قربان زاده! از نظر شما اهمیت پرداختن به شخصیت مادران و همسران شهدا یا جانبازان چیست؟ این پرداخت چه کمکی میتواند به وضعیت امروز ما در حوزه زنان بکند؟
ما در جامعه و به خصوص در مورد نوجوانها نیاز به الگو داریم. از این منظر خواندن از موفقیتها و توفیقات افراد حتماً اثرگذار خواهد بود و به تغییر دیدگاه خیلی از خانمهایی که مشکلات و مسائل زندگی شان تقریباً شبیه آنها است، کمک میکند. کلاً قصه گویی ما ایرانیها سر همین ماجرا است. از کودکی دنبال این مسئله بودیم که ببینیم آن شخص چطور مشکلش را حل کرد و در آن افسانه چه اتفاقی افتاد و برای آن اسطوره چه مسئلهای پیشآمد و بعد بعد به خودمان بگوییم پس تو هم میتوانی همان راه را بروی و موفق شوی.
الگویی برای زنان امروز
زن امروز جامعه ما یک مقدار سردرگم شده است. نمیداند که دقیقاً از خودش چه میخواهد. دلش میخواهد یک مادر خیلی خوب و کامل باشد، دلش میخواهد تحصیل کرده در مدارج عالی باشد، دلش میخواهد یک مانکن باشد ... نمیداند چه میخواهد و به همین دلیل هر دری را میزند تا ببیند کدام یک از این جنبهها میتواند او را به آرامش برساند. دیدن الگوها و شنیدن زندگی آنها از این جهت که این راه را نشان میدهد و الگویی میشود تا به راه دیگری هم فکر کرد و طور دیگری هم نگاه کرد، اهمیت دارد.
کیفیت کتابهای منتشر شده در این زمینه چگونه است؟
آن چنان نیست که انتظار میرود و لایق این حوزه است. علی رغم تنوعی که به لحاظ موضوعات و افراد و سوژهها و زندگیهایی که بازتاب داده میشود، کتابها خیلی متنوع نیستند؛ یعنی انگار روی یک سیر خط زمانی پیش میروند. هرچند همه آنها یک جاهایی باهم دیگر فرق میکنند اما در نهایت یک زندگی شبیه زندگی یکی دیگر شد. گرچه سبک زندگی آدمهایی که در این مسیر هستند تا حدودی شبیه هم هست، اما این شباهت یک وقتهایی باعث شده که خواننده را نتواند قانع برای خواندن کتاب جدید کند. تعجیلی هم که ناشرها دارند برای کتابهای این سبکی که به فلان مراسم و به فلان تاریخ برسد و در کنارش عدم همکاری خانوادهها باعث میشود نویسنده فراغ بال نداشته باشد و نتواند ان چنان که دلش میخواهد بنویسد همین منجر میشود به کتابسازی.
حجم کار زیاد است و همه دلشان میخواهد در این حوزه باشند و برای خودشان کلی تکلیف و وظیفه تعیین کردهاند، اما به لحاظ کیفیت آنچه که باید باشد نیست. ضعف ادبی و قدرت مانور ادبیات، به لحاظ تاریخی و نگاه جدید و خلاقی که نویسنده باید داشته باشد بر فقر آثار می افزاید و همینها دست به دست هم میدهد که این کارهای ضعیف بر کارهای قوی غلبه کند و کارهای قوی چوب کارهای ضعیف را بخورد.
ضربه به ادبیات پایداری و کتابهایی که طعم و نمک ندارند
این کتاب سازیها چه آسیبی میزنند و در مقابل چه کار باید کرد؟
دلم میخواهد به نهادها و ارگانهای مسئول بگوییم که کاری نکنند! حداقل در حوزهی ادبیات و بحثهای رسانهای کاری نکنند. ما بیشترین ضربه را از همین نهادها و ارگانها و سازمانهایی خوردیم که دلشان میخواست بیلان کاری پر کنند و زودتر طرحها را به تولید برسانند و کتابها را منتشر کنند و لیست بدهند و جدول پر کنند. علی الخصوص بسیاری از اینها نگاه ادبی به کتابها ندارند؛ نگاه اعتقادی دارند و آن احساس تکلیف_ که حتماً محترم و مقدس است_ باعث ورود آنها شده اما بیشتر آسیب میزنند. چقدر از ادبای کشور و اهل پژوهش و ادبیات، در مصادر تولید کتابهای حوزه دفاع مقدس هستند؟ چقدر رستههای نظامی یا دولتی در مناصب تولید این آثارند؟ در این شکل دیگر آن شانیتی که کار ادبی باید داشته باشد و در ادبیات پایداری خودش را نشان بدهد، ندارد. چون آن ارگان و نهاد و موسسه دنبال این هستند که زودتر کتابش دربیاید و بعد بتواند آن را بگذارد روی میز و جلو بقیهی نهادها و ارگانها بگوید مثلاً من این کتاب را چاپ کردم و این سوژه ما بوده و مسائل این چنینی...
این کارها به ادبیات پایداری آسیب زده است. بسیاری از این کتابها خشک و بیروح هستند و طعم و نمک ندارند.
نظرتان درباره جایزهها چیست؟
جایزهها با هدف رشد و شناسایی و تشویق نویسندههاست اما عملاً جایزهها برای کتابهای سفارشی خود نهادهای سفارش دهنده است. وقتی خودشان کتاب مینویسند، خودشان تقدیر و خودشان چاپ میکنند باید خودشان هم کتاب را بخوانند!
این قسمت ماجرا آزار دهنده است و کار برای نویسندههایی که بخواهند مستقل کار کنند و زیر بلیت کسی نباشند، سخت است و نامشان در لیست کاندیداهای جوایز قرار نمیگیرد.
اعتبار جوایز به آثاری است که بر میگزینند. انتخاب آثار ضعیف به صرف این که سفارش دهنده یا ناشر یا داوران دستی در تولید آن داشتهاند، ضربه زدن به اعتبار جوایز ادبی است و نویسندگان اصیل ترجیح میدهند اصلاً در چنین جوایزی شرکت نکنند.
یعنی شما معتقد هستید برای تولید آثار بهتر و بیشتر در حوزه دفاع مقدس به حمایت نهادها و ارگانها هیچ نیازی نیست؟
این حمایتها و احساس تکلیفهای نادرست باعث شده ما با لشکری از آدمها مواجه باشیم که توهم نویسندگی دارند. فضا آن قدر بیدر و پیکر شده که همه دل شان برای شهدا میسوزد و احساس میکنند باید قلم دست بگیرد و بنویسد. اما این افراد ادبیات را نمیشناسند و با شرکت در چند کلاس و دوره فکر میکنند نویسنده شدهاند. نویسندهای که رمان نخوانده و ادبیات و سبکها و اصلاً جریانات ادبی را نمیشناسد، چطور میتواند نویسندگی کند؟ به صرف اینکه قلم خوبی دارد؟
قلمهایی که نیاز به رشد دارند
این قلم قابل احترام است اما همان قلم نیاز به رشد و پرورش دارد. با چهار تا کارگاه و کلاس نویسندگی که آدم نویسنده نمیشود. اما این اتفاق دارد میافتد و کرور کرور از این مدل آدمها میآیند و کتاب مینویسند. هر چند با همان کتاب اول _متاسفانه بگوییم یا خوشبختانه _خلع سلاح میشوند و دیگر اقبالی به سمتشان پیدا نمیشود. این درد هم دامنگیر افراد است و هم دامنگیر ادبیات. یک بار یکی از ناشران از من خواست تا بر کار نویسندگانشان نظارت کنم. یکی از شروط من برای این کار این بود که این نویسندهها صد رمان برتر دنیا را خوانده باشند و لیست رمانهای خوانده شدهشان را به من بدهند. اما آن ناشر خندید و گفت شما خیلی توقعتان بالا است!
طبیعی است وقتی اینطور به ادبیات نگاه میکنند نباید منتظر کتابهای مانا و تأثیر گذار باشیم.
مساله مهم دیگر اینکه با وجود کتابهای ضعیف و سطحی، ما کتاب خوب در حوزه دفاع مقدس کم نداریم، چرا از این کتابها به اندازه کافی اقتباس نشده است و ما فیلم خوب دفاع مقدسی هم کم داریم؟
این را باید از کارگردانها و سینماگران و تهیه کنندهها بپرسید. سرمایه گذاری در این گونه موضوعات توجیه پذیر است و میتوانند سرمایهشان را برگردانند. مردم ادبیات پایداری را دوست دارند و از فیلمهایی که ساخته میشود استقبال میکنند.
چه طور میتوان یک زنجیره کامل از کتاب تا اثر هنری مثل تئاتر، فیلم، مستند، انمیشن و در کشور ایجاد کرد؟
سینمای ما هنوز نفهمیده که اصالت با متن و با کتاب است. همان طور که بازیگر نمیداند اصالت با کارگردان است و کارگردان از او مهمتر است. کتابهای خوب دفاع مقدس کارهای آمادهای هستند. علی الخصوص کارهایی که مربوط باشد به زندگی همسران شهداست، صحنههای نظامی و هزینه بردار هم ندارد که خرجش بالا باشد. سوژه این کتابها هم مورد نیاز جامعه است. اینکه در سالهای پس از پیروزی انقلاب سراغ این سوژهها نرفتند واقعاً برای من هم جای سؤال دارد. یک بخشاش شاید بحث همین رسانهها و مطبوعات و تلویزیون است که این نیاز را منتقل و این بستر را فراهم نکردهاند تا گفتوگویی بین نویسنده و فیلمنامهنویس یا تهیهکننده اتفاق بیافتد و نویسنده بتواند تهیهکننده و کارگردان را مجاب کند که آنچه نوشته است ارزش فیلم ساختن را دارد. گفتوگویی بین این دو گروه برقرار نمیشود.
به هر حال برای بسیاری از کارگردانها و تهیه کنندهها اقتصاد خیلی مهم هست و بالاخره بحث اقتصاد سینما چیزی نیست که آدم بتواند از آن بگذرد یا حتی بخواهد زیر سوالش ببرد اما بعضی از کارها و کتابهای دفاع مقدس آن قدر خوب هستند که اگر ساخته شوند بازخورد خوبی خواهد داشت و مطمئناً تهیه کنندگان میتوانند به بازگشت سرمایه خودشان مطمئن باشند. چه بسا که بیش از بازگشت سرمایه هم برایشان داشته باشد؛ چیزی که تا الان تجربه نشان داده فیلمهای خانوادگی طیب و طاهر با دیالوگهای خلاقانه و با صحنه پردازیهای فکر شده توانستهاند مردم را به تماشای خودشان بکشانند و موفق شوند.
انتهای پیام/